خدایا یادت هست...؟! اون روز دستتو گرفتم کشیدم بردم پیش اون...!
با انگشتم مستقیم نشونش دادم گفتم: "خدا من اینو می خوام ، خودت درستش کن"
نگاهی بهش انداختی و گفتی:تو ... این...؟! من بهتر از این رو بهت میدم...!
من پامو کوبیدم زمین و گفتم: نه! فقط همین ! من اینو خیلی دوست دارم ! فقط همینو می خوام...!
برگشتی مستقیم توی چشمانم زلزدی و گفتی: نمیشه...! آخه او مال کس دیگه ای شده...!
بعد روتو برگردوندی وقدم زنان رفتی...
خدایا یادت هست...؟؟؟!!!
منم یادم می مونه...!!!
نظرات شما عزیزان:
|